موج نو سینمای فرانسه (Nouvelle Vague یا New Wave) به یک جنبش سینمایی در فرانسه در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ اشاره دارد که به عنوان یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین جنبش های سینمایی در تاریخ تلقی می شود. این جنبش توسط گروهی از کارگردانان و نویسندگان جوان فرانسوی شکل گرفت که با شکل گیری یک استودیو مستقل و استفاده از تکنیک ها و سبک های نوین در ساخت فیلم، از جمله فریم های متحرک و داستان گویی غیرخطی، بنیان گذاری شد. ویژگی های اصلی موج نو سینمای فرانسه عبارتند از: 1. آزادی ایدئولوژیک : این جنبش بر خلاف سینمای متعارف آن زمان، مستقل از هنجارها و استراتژی های تجاری بود و به دنبال اصالت و نوآوری در بیان هنری بود. 2. استفاده از تکنیک های نوین : از جمله استفاده از دوربین در دست و حرکات دوربین فعال، نوآوری در مونتاژ، و استفاده از صدا و موسیقی به نحوی که به شیوه های جدید و آزادتر به بیان داستان کمک می کردند. 3. تمرکز بر شخصیت ها و درون مایه ها : تمایل به تمرکز بر شخصیت های پیچیده و پرگون، و بررسی عمیق درون مایه های ذهنی آنها بود. 4. استفاده از بازیگران غیرحرفه ای : گاهی این جنبش از بازیگران غیرحرفه برای برجسته کردن واقع گرایی داستان هایش استفاده می کرد. 5. معرفی مفاهیم جدید : این جنبش به معرفی مفاهیم جدیدی مانند «سینما خودآگاهی» (Cinema Verite) کمک کرد که بعدها در جهان سینما به عنوان نظریه های مهم مورد توجه قرار گرفت. به عنوان نمونه، کارگردانانی مانند فرانسوا تروفو، جان-لوک گودار، آنی موریا، و کلود شابرول به عنوان نخستین نمایندگان این جنبش به شمار می روند که با آثاری همچون «آخرین انفاس» (The 400 Blows)، «خوشبختی» (Happiness)، «الودارد» (Alphaville) و «خداحافظ کاپیتان» (Goodbye, Captain) شناخته شده اند. جنبشی در سینمای فرانسه که از اواخر دهه 1950 شروع شد و در 1962 به اوج خود رسید. این جنبش خواستار ابداع موضوعی و تکنیک ها و روش های فیلم سازی بود. این جنبش از سوی گروهی از جوانان سینما دوست فرانسوی آغاز شد که عمده آنها، فعالیت های سینمایی خود را با تحلیل و بررسی سینما و فیلم ها و نوشتن نقد به ویژه در نشریه کایه دو سینما آغاز کرده بودند. این جنبش از طرفی به دلیل برخورد با سینمای سنتی و فوق العاده احساسات گرای فرانسه و از طرف دیگر به دلیل گرایش آنها به نوعی سینمای شخصی، شکل گرفت
موج نو سینمای فرانسه (Nouvelle Vague یا New Wave) به یک جنبش سینمایی در فرانسه در دهه ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ اشاره دارد که به عنوان یکی از مهم ترین و تأثیرگذارترین جنبش های سینمایی در تاریخ تلقی می شود. این جنبش توسط گروهی از کارگردانان و نویسندگان جوان فرانسوی شکل گرفت که با شکل گیری یک استودیو مستقل و استفاده از تکنیک ها و سبک های نوین در ساخت فیلم، از جمله فریم های متحرک و داستان گویی غیرخطی، بنیان گذاری شد. ویژگی های اصلی موج نو سینمای فرانسه عبارتند از: 1. آزادی ایدئولوژیک : این جنبش بر خلاف سینمای متعارف آن زمان، مستقل از هنجارها و استراتژی های تجاری بود و به دنبال اصالت و نوآوری در بیان هنری بود. 2. استفاده از تکنیک های نوین : از جمله استفاده از دوربین در دست و حرکات دوربین فعال، نوآوری در مونتاژ، و استفاده از صدا و موسیقی به نحوی که به شیوه های جدید و آزادتر به بیان داستان کمک می کردند. 3. تمرکز بر شخصیت ها و درون مایه ها : تمایل به تمرکز بر شخصیت های پیچیده و پرگون، و بررسی عمیق درون مایه های ذهنی آنها بود. 4. استفاده از بازیگران غیرحرفه ای : گاهی این جنبش از بازیگران غیرحرفه برای برجسته کردن واقع گرایی داستان هایش استفاده می کرد. 5. معرفی مفاهیم جدید : این جنبش به معرفی مفاهیم جدیدی مانند «سینما خودآگاهی» (Cinema Verite) کمک کرد که بعدها در جهان سینما به عنوان نظریه های مهم مورد توجه قرار گرفت. به عنوان نمونه، کارگردانانی مانند فرانسوا تروفو، جان-لوک گودار، آنی موریا، و کلود شابرول به عنوان نخستین نمایندگان این جنبش به شمار می روند که با آثاری همچون «آخرین انفاس» (The 400 Blows)، «خوشبختی» (Happiness)، «الودارد» (Alphaville) و «خداحافظ کاپیتان» (Goodbye, Captain) شناخته شده اند. جنبشی در سینمای فرانسه که از اواخر دهه 1950 شروع شد و در 1962 به اوج خود رسید. این جنبش خواستار ابداع موضوعی و تکنیک ها و روش های فیلم سازی بود. این جنبش از سوی گروهی از جوانان سینما دوست فرانسوی آغاز شد که عمده آنها، فعالیت های سینمایی خود را با تحلیل و بررسی سینما و فیلم ها و نوشتن نقد به ویژه در نشریه کایه دو سینما آغاز کرده بودند. این جنبش از طرفی به دلیل برخورد با سینمای سنتی و فوق العاده احساسات گرای فرانسه و از طرف دیگر به دلیل گرایش آنها به نوعی سینمای شخصی، شکل گرفت
نام یکی از ایلات است که مسکن آنها در خلجستان قم می باشد. (یادداشت بخط مؤلف). بنابر قول انجمن آرای ناصری: نام طایفه ای از اتراک و در اصل مغولی، قال آج یعنی همان گرسنه. این لغت ترکی است و اکنون در عراق جای این طایفه خلجستان نام دارد. رجوع به خلجستان شود
نام یکی از ایلات است که مسکن آنها در خلجستان قم می باشد. (یادداشت بخط مؤلف). بنابر قول انجمن آرای ناصری: نام طایفه ای از اتراک و در اصل مغولی، قال آج یعنی همان گرسنه. این لغت ترکی است و اکنون در عراق جای این طایفه خلجستان نام دارد. رجوع به خلجستان شود
دهی است از دهستان فعله کری بخش سنقر کلیایی شهرستان کرمانشاه. دارای 110 تن سکنه. آب آن از رود خانه گاورود و محصول آنجا غلات، حبوبات و توتون. شغل اهالی زراعت، قالیچه و جاجیم و پلاس بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
دهی است از دهستان فعله کری بخش سنقر کلیایی شهرستان کرمانشاه. دارای 110 تن سکنه. آب آن از رود خانه گاورود و محصول آنجا غلات، حبوبات و توتون. شغل اهالی زراعت، قالیچه و جاجیم و پلاس بافی و راه آن مالرو است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5)
خلیدن، دودلی، جستن اندام، خارخار آه بی ساجد سجودی چون بود ک گفت بی چون باشد و بی خارخار (مولانا) تازی ک گشنیز از گیاهان پریدن پلک چشم، جستن پهلو یا عضو دیگر، لرزیدن تکان خوردن، اضطراب، بخاطر در آمدن، میل خاطر خواهش چیزی
خلیدن، دودلی، جستن اندام، خارخار آه بی ساجد سجودی چون بود ک گفت بی چون باشد و بی خارخار (مولانا) تازی ک گشنیز از گیاهان پریدن پلک چشم، جستن پهلو یا عضو دیگر، لرزیدن تکان خوردن، اضطراب، بخاطر در آمدن، میل خاطر خواهش چیزی